خب دو هفته تموم شد:)

اونجوری که پیش بینی کرده بودم نگذشت، همون اوایل کار فهمیدم که رویکردم اشتباهه. فهمیدم که یک عمر خودم رو در نقش قربانی در نظر می گرفتم و الان هم دارم همون رویه رو تکرار می کنم. در حالی که زندگی محل قربانگاه نیست. زندگی یه بازیه و همه ی ما بازیگراش هستیم. همون اندازه که نفر x میتونه بازی رو در دستش بگیره و استراتژی بچینه، منم میتونم. پس قرار نیست کسی این وسط قربانی بشه. فقط باید قواعد بازی رو بدونی و شروع کنی، then enjoy ;-) 

+ حسن ختام این دو هفته رتبه ی کنکورِ شیرین و دلچسب دخترک بود که حقیقتا حالم رو دوچندان بهتر کرد^_^

این هورمون‌های دوست نداشتنی

صرفا خواستیم ثبت شود.

از سری سر و ته ندارها (4)

رو ,قربانی ,زندگی ,ی ,فهمیدم ,بازی ,رو در ,بازی رو ,فهمیدم که ,دو هفته ,فقط باید

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آسانسور های کششی تولید کننده چشمی شیر آب فروش اسید استیک وبلاگ اطلاعات گردشگری ویکی تور صنایع دستی دل نوشته های یک نوجوان سایت رسمی فروش فایل filecell طراحی و تولید تجهیزات آزمایشگاهی و نانوالکترونیک استخدام رانندگان آرمش بهترین دانستنی های دندانپزشکی